مجلهی روانشناسی «صبح من»: غیبت و قضاوت، سالهاست در روابط انسانی جا خوش کردهاند؛ کاری که شاید در ظاهر کوچک و بیاهمیت به نظر برسد اما بهتدریج فاصلهها را بیشتر و قلبها را سردتر میکند. چرا کسی را که نمیشناسیم یا حتی دوستی نزدیکمان است زیر ذرهبین میگذاریم؟ چرا از تفاوتها میترسیم و با پیشداوری […]
مجلهی روانشناسی «صبح من»: غیبت و قضاوت، سالهاست در روابط انسانی جا خوش کردهاند؛ کاری که شاید در ظاهر کوچک و بیاهمیت به نظر برسد اما بهتدریج فاصلهها را بیشتر و قلبها را سردتر میکند. چرا کسی را که نمیشناسیم یا حتی دوستی نزدیکمان است زیر ذرهبین میگذاریم؟ چرا از تفاوتها میترسیم و با پیشداوری تلاش میکنیم احساس امنیت بیشتری پیدا کنیم؟
متنی که خواندید، دعوتی است به مکث کردن؛ به اینکه لحظهای بایستیم و از خود بپرسیم دلیل واقعی قضاوتهایمان چیست و چگونه میتوانیم آن را کنار بگذاریم. چون حقیقت این است: پایین آوردن دیگران، هرگز ما را بالا نمیبرد.
ریچل هالیس در این بخش از کتاب «خودت باش دختر!» به این نکته میپردازد که چرا سخنچینی میکنیم؟ چرا عادت کردهایم صبح به هم سلام کنیم و چند روز بعد با همان زبان، پشت سر یکدیگر بدگویی کنیم؟ آیا با این کار احساس بهتری نسبت به خودمان پیدا میکنیم؟ آیا با تمسخر کسی که بیرون از پارامترهای مورد قبول ما ایستاده، احساس امنیت بیشتری میکنیم؟ آیا آشکار کردن عیب دیگران، عیب خودمان را میپوشاند؟
البته که نه. درواقع سنگهایی که معمولا به سمت دیگران پرتاب میکنیم، همان سنگهایی هستند که قبلا به سمت خودمان پرتاب شدهاند.

آیا تا به حال کسی را مسخره کردهاید؟ آیا انگشتتان را به سمت کسی نشانه رفتهاید حال آنکه سه انگشت دیگر به خودتان اشاره میکند ولی آنها را نادیده گرفته باشید؟
همهی ما در چنین موقعیتی قرار گرفتهایم اما دلیل نمیشود که این کار، خوب جلوه کند. پایین کشیدن دیگران، شما را بالا نمیبرد. اگر قدرت کلمات را باور کنید، حتی کلماتی را که پشت سر دیگران پچپچ میکنید، آنوقت رفتارتان را اصلاح میکنید.
آنچه میخواهم بگویم این است که ما یکدیگر را قضاوت میکنیم اما با این حال، هرگز موضوع قابل توجیهی نیست. پیشداوری، یکی از مضرترین و ناپسندترین خصلتهاست. قضاوت، ما را از متحد شدن، دور نگه میدارد. قضاوت، ما را از روابط دوستانهی قوی و زیبا دور نگه میدارد. قضاوت کردن، ما را از داشتن روابط عمیقتر و غنیتر، دور نگه میدارد زیرا که ما فقط به ظاهر فرضیات چسبیدهایم.
باید قضاوت کردن و تلاش برای رقابت با اطرافیانمان را کنار بگذاریم. نخستین گام برای از بین بردن حس رقابت و قضاوت این است که بپذیریم هیچ کس مصون نیست.

بعضی از ما در مورد چیزهای کوچک و جزئی قضاوت میکنیم مثلا طرز لباس پوشیدن افراد، بچهای که در سوپرمارکت شیطنت میکند یا مادری که هر روز با یک مدل لباس دنبال فرزندش به مدرسه میآید و هر روز نگران به نظر میرسد و بعضی دیگر، شکل قضاوت کردنشان بدتر است مثلا سرزنش کردن خواهر کوچکترتان فقط به این دلیل که دیدگاه او با شما متفاوت است. تهمت ناروا زدن به شخصی دیگر، فعالیت در شبکههای مجازی فقط برای بد و بیراه گفتن به افرادی که مطابق میل شما رفتار نمیکنند.
گام دوم برای از بین بردن حس قضاوت این است که فکر نکنیم هرچیزی که از نظر ما درست است، از نظر دیگران نیز همینطور خواهد بود. در بسیاری از مواقع، قضاوت کردن از آنجایی نشأت میگیرد که خودمان را دانای کل در نظر میگیریم. درواقع قضاوت کردن یکدیگر باعث میشود نسبت به انتخابهایمان، احساس اطمینان بیشتری پیدا کنیم.
یکی از مواردی که در این زمینه، مورد سوءاستفاده قرار گرفته، مسئلهی ایمان است. هر یک از ما حتی همکیش خود را به خاطر مومن واقعی نبودن، مورد قضاوت قرار میدهیم. اصول دین شما را نمیدانم اما اصول دین من این است که عشق ورزیدن به همسایه، نه به این دلیل که مثل شما لباس میپوشد و حرف میزند و نه به این دلیل که افکار و رفتار و دیدگاهشان مثل شماست. نه. فقط دوستشان داشته باشید.
بله من حتی معتقدم که باید نسبت به هم، احساس مسئولیت داشته باشیم اما این احساس مسئولیت از درون روابط ما و نشست و برخاست شکل میگیرد. از دل یک رابطهی دوستانهی زیبا نشأت میگیرد. از صمیمیت و از محبت برمیخیزد اما قضاوت کردن، از ترس و تنفر و تحقیر برمیخیزد. پس مراقب قضاوتهایتان باشید که گاهی برای راحتی وجدانتان در لباس مسئولیت، آنها را جلوه ندهید.

از اول شروع کنیم و به خودمان یاد دهیم که:
ذهنمان را باز نگه داریم؛
نتیجهگیریهای بیاساس را کنار بگذاریم؛
به جای تفاوتها به دنبال نقاط مشترک یکدیگر بگردیم؛
به لباس، مو، وزن، نژاد، مذهب و پیشنهی اجتماعی یکدیگر، توجهی نکنیم بلکه شخصیت، احساس، منطق و تجربهی یکدیگر را در نظر بگیریم.
میدانم اینها کار راحتی نیست اما قول میدهم ارزشش را دارد. دوستان شما منتظرتان هستند و اگر هنوز آنها را پیدا نکردهاید، باید این نکته را در نظر بگیرید که شاید آنها به شکلی متفاوت از آنچه انتظار دارید در کنار شما ظاهر شدهاند.

به شما پیشنهاد میکنم:
با کسانی دوستی کنید که اهل قضاوت نیستند. ما اغلب از اطرافیانمان تأثیر میپذیریم؛ بنابراین اگر دوستان شما اهل غیبت و طعنه و کنایه هستند، قول میدهم که این عادت رفتاری، در شما نیز شروع به رشد کند. به دنبال گروهی باشید که هفدشان رشد یکدیگر است نه تخریب.
خودتان را مهار کنید. اگر هنوز اهل قضاوت کردن هستید ـ که یقینا اکثرمان هستیم ـ باید برای مهار کردن خودتان بیشتر تلاش کنید. هر زمان که احساس میکنید دارید کسی را در ذهن خود مورد قضاوت قرار میدهید، خودتان را وادار کنید به جای قضاوت آن شخص، به خوبیهای او فکر کنید. با این کار یاد میگیرید به جای نکات منفی، مثبتها را ببینید.
معمولا قضاوت و غیبت کردن از یک احساس عمیق ناامنی نشأت میگیرد. به درون خود نگاه کنید و ببینید مشکل چیست؟ چه چیزی باعث شده است که دیگران را سخت مورد انتقاد قرار دهید؟
گام نخست برای تبدیل شدن به نسخهی بهتر از خودتان، صداقت است. در مورد چیزی که شما را خشمگین و عصبی میکند، روراست باشید.
ترک عادت قضاوت کردن، شاید ساده نباشد اما شدنی است. کافی است ذهنمان را باز نگه داریم، تفاوتها را بهانهی جدایی نکنیم و به دنبال نقاط مشترک بگردیم. زمانی که به جای عیبها، خوبیها را ببینیم و بهجای رقابت، صمیمیت را انتخاب کنیم، روابطمان عمیقتر و جهان اطرافمان امنتر خواهد شد.
اگر قرار است نسخهی بهتری از خودمان بسازیم، باید با صداقت شروع کنیم؛ با پذیرش اینکه هیچکس بیخطا نیست؛ نه دیگران و نه خود ما. این مسیر، ارزش رفتن دارد.
تایپ، تنظیم و تخلیص: مجلهی «صبح من»
بخشهای پیشین:
- چگونه الگوهای رفتاری ما مسیر موفقیت را تعیین میکنند؟
- دروغ شیرینی به نام «از فردا شروع میکنم»
- خودت باش دختر: قهرمان قصهی خودت باش!
- خودت باش دختر: دروغهایی که جلوی رشدت را گرفتهاند را بشناس
کانال «صبح من» در بله
کانال «صبح من» در ایتا
کانال «صبح من» در واتساپ
The post چرا دیگران را قضاوت میکنیم؟ appeared first on مجله خبری صبح من.































