داروین: کتاب اسپنسر سراسر «وِرّاجی» و اصول کلی است/  اسپنسر علامه‌ای خودآموخته و فیلسوف سلبریتی قرن نوزدهمی
داروین: کتاب اسپنسر سراسر «وِرّاجی» و اصول کلی است/  اسپنسر علامه‌ای خودآموخته و فیلسوف سلبریتی قرن نوزدهمی

اسپنسر علامه‌ای خودآموخته بود که در طی حیات خود در باب موضوعاتی چون جامعه‌شناسی، انسان‌شناسی، روان‌شناسی، و تکامل زیستی قلم زد. فلسفه او در ابتدای قرن بیستم دیگر خریداری نداشت، اما به سبب فروش بالای آثارش در طی حیات او، انعکاس برخی از افکار او را می‌توان در آثار ادبی مشهور ابتدای قرن بیستم یافت… […]

داروین: کتاب اسپنسر سراسر «وِرّاجی» و اصول کلی است/  اسپنسر علامه‌ای خودآموخته و فیلسوف سلبریتی قرن نوزدهمی

اسپنسر علامه‌ای خودآموخته بود که در طی حیات خود در باب موضوعاتی چون جامعه‌شناسی، انسان‌شناسی، روان‌شناسی، و تکامل زیستی قلم زد. فلسفه او در ابتدای قرن بیستم دیگر خریداری نداشت، اما به سبب فروش بالای آثارش در طی حیات او، انعکاس برخی از افکار او را می‌توان در آثار ادبی مشهور ابتدای قرن بیستم یافت… داروین در نامه‌ای به دکتر هوکر به تاریخ ۲۳ ژوئن ۱۸۶۳ در خصوص اسپنسر چنین می‌نویسد: «از من پرسیدید که نظرم در باب کتاب سترگ اسپنسر چیست [جلد اول سیستم فلسفه]. غیر از بخش آخر آن، هرگز نخواستم باقی آن را بخوانم و همان بخش آخر نیز مرا عمیقاً مأیوس کرد: سراسر وراجی و اصول کلی.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، رضا دستجردی در مقدمه مصاحبه اش با عطا کالیراد، در سرویس دین و اندیشه ایبنا نوشت: هشتم دسامبر مصادف با هفدهم آذر سال‌مرگ هربرت اسپنسر از بزرگ‌ترین فلاسفه قرن نوزدهم انگلستان است. اسپنسر دستاوردهای زیست‌شناسان را در زمینه جامعه‌شناسی به کار می‌برد و تکامل را نه‌تنها یک علم، بلکه شیوه‌ای از زندگی، از جمله زندگی اخلاقی می‌دانست. نیز شالوده فلسفه او در روشن ساختن همه جهان هستی به‌مانند حرکتی پیش‌رو از یک مرحله به مرحله کامل‌تر، بر اساس «قوانین تکامل» نهاده شده بود. وی نیز همچون سن‌سیمون، آگوست کنت و کارل مارکس به دنبال تفسیر جامعه و تغییر آن بود. ایبنا به‌مناسبت سال‌مرگ اسپنسر، با عطا کالیراد پژوهشگر حوزه زیست‌شناسی تکاملی و اکولوژی در موسسه زیست‌شناسی ماکس‌پلانک در توبینگن آلمان به گفت‌وگو نشسته است. ترجمه «زیست‌شناسی در چند دقیقه» و «رام‌کردن روباه سرکش» به‌همت نشر شهر و انتشارات فاطمی دو اثر کالیراد هستند.

داروین: کتاب اسپنسر سراسر «وِرّاجی» و اصول کلی است/  اسپنسر علامه‌ای خودآموخته و فیلسوف سلبریتی قرن نوزدهمی
عطا کالیراد

آثار بسیار اندکی در خصوص اسپنسر به‌زبان فارسی موجود است. لطفاً برای آشنایی مخاطب، بفرمایید که اسپنسر کیست و چه جایگاه و اهمیتی در تاریخ اندیشه بشری دارد؟

به‌نظرم هربرت اسپنسر را می‌شود هم‌ردیف افراد چون هانری برگسون فیلسوف فرانسوی دانست. متفکرانی که در دوران خودشان سلبریتی بودند، اما پس از مرگ‌شان به فراموشی سپرده شدند. البته شاید بتوان برگسون را از این منظر اندکی از اسپنسر موفق‌تر قلمداد کرد، چراکه برگسون هم در پانتئون در پاریس به خاک سپرده شد و همچنان نیز در بحث‌های مربوط به کشف ماهیت وراثت، در رابطه با مفهوم برانگیزش حیاتی (Vital Lané) در متون زیست‌شناسی ذکر می‌شود، اما اسپنسر چنین عاقبت خوشی نداشت.

اسپنسر (۱۸۲۰ – ۱۹۰۳) علامه‌ای خودآموخته بود که در طی حیات خود در باب موضوعاتی چون جامعه‌شناسی، انسان‌شناسی، روان‌شناسی، و تکامل زیستی قلم زد. فلسفه او در ابتدای قرن بیستم دیگر خریداری نداشت، اما به سبب فروش بالای آثارش در طی حیات او، انعکاس برخی از افکار او را می‌توان در آثار ادبی مشهور ابتدای قرن بیستم یافت.

اسپنسر را به‌ عنوان فیلسوف تکاملی می‌شناسند که اصلاحاتی در اندیشه داروین صورت داد. نقش و جایگاه وی در جریان اندیشه تکاملی چیست؟

اسپنسر شهرت خود را در زیست‌شناسی تکاملی مدیون وضع واژه «بقای اصلح» (Survival of the Fittest) است که پس از مطالعه منشأ گونه‌های داروین (۱۸۵۹ میلادی) در اصول زیست‌شناسی خود (Principles of Biology) پیشنهاد کرد. داروین نیز این اصطلاح را سودمند یافت.

جالب است که داروین شخصاً چندان ایده‌های اسپنسر در باب زیست‌شناسی تکاملی را جالب نیافت. یکی از ویژگی‌های شخصی داروین این بود که علاقه‌ای به مجادله با افراد نداشت و از این رو، موارد متعددی را می‌توان یافت که داروین در فضای عمومی از شخصی تعریف، اما در مکاتبات شخصی از آنان بدگویی می‌کرد.

در خصوص اسپنسر، داروین در نامه‌ای به دکتر هوکر بهتاریخ ۲۳ ژوئن ۱۸۶۳ در خصوص اسپنسر چنین می‌نویسد: «از من پرسیدید که نظرم در باب کتاب سترگ اسپنسر چیست [جلد اول سیستم فلسفه]. غیر از بخش آخر آن، هرگز نخواستم باقی آن را بخوانم و همان بخش آخر نیز مرا عمیقاً مأیوس کرد: سراسر وراجی و اصول کلی.»

داروین: کتاب اسپنسر سراسر «وِرّاجی» و اصول کلی است/  اسپنسر علامه‌ای خودآموخته و فیلسوف سلبریتی قرن نوزدهمی
چارلز رابرت داروین

اسپنسر چه تأثیری بر زیست‌شناسی تکاملی گذارد؟

غیر از کنایه داروین به اسپنسر، واژه «بقای اصلح» نیز بیش از آنکه به فهم زیست‌شناسی تکاملی کمک کند، منجر به کژفهمی شده است. انتخاب طبیعی به هیچ‌وجه اصلح را انتخاب نمی‌کند، بلکه در اکثر موارد، بدترین انواع را حذف می‌کند. دانیل میلو در کتاب اخیر خود تحت عنوان «به‌قدر کفایت نیکو» Good Enough)) (۲۰۱۹) به‌خوبی این بحث را بسط و نشان می‌دهد که تا چه حد انتخاب طبیعی طیف وسیعی از صفات را حفظ می‌کند.

تصور انتخاب طبیعی به‌عنوان نیروی کامل‌کننده که تنها برترین اشکال را انتخاب می‌کند نه‌تنها انعکاسی نادرست از آنچه در طبیعت رخ می‌دهد است، بلکه باعث درآمیختن ایده‌های نژادپرستانه که مبنای علمی ندارند با تکامل زیستی می‌شود و هیولایی پدید می‌آورد که رختی از علم برتن دارد.

از جهت دیگر، اسپنسر و یا حتی داروین و والاس، اساساً بر انتخاب طبیعی، به‌عنوان تنها نیروی خلاقانه طبیعت متمرکز بودند، اما تنها در میانه قرن بیستم میلادی و به‌ویژه به‌واسطه پژوهش‌های موتو کیمورا (Motoo Kimura) در اواخر دهه ۱۹۶۰، مفهوم رانش ژنی به عنوان جزء تصادفی فرایند تکاملی صورت‌بندی شد. رانش ژنی به تمام اتفاقات تصادفی اشاره می‌کند که اثر انتخاب طبیعی بر فراوانی ژنی‌ها را کم‌رنگ‌تر می‌کند.

اکنون شواهد فراوانی دال بر نقش اصلی رانش ژنی در شکل‌دهی موجودات زنده وجود دارد و حتی در دو دهه اخیر، مفهوم رانش اکولوژیک نیز طرفداران زیادی یافته که نقش تصادفی در شکل‌دهی یک جامعه زیستی دارد و به‌عنوان توضیح‌دهنده، الگوهای ماکرواکولوژیک (الگوهایی که طی ده‌ها یا صدها سال پدید می‌آیند) را بیش از پیش پررنگ می‌کند.

اسپنسر در خصوص عملکرد انتخاب طبیعی بر این باور بود که انتخاب طبیعی به‌تنهایی قادر به توضیح روندهای تکاملی نیست و از این رو تلاش کرد تا لامارکیسیم را با داروینیسم درهم‌آمیزد. در پرانتز باید نکته‌ای را در خصوص فهم دیدگاه‌های تاریخی دانشمندان و فلاسفه عرض کنم، به‌ویژه در حوزه تاریخ تکامل زیستی که بیشتر با آن آشنا هستم.

بسیاری از مواقع، درک و فهم از باورهای داروین یا اسپنسر مبتنی بر تصویری است که تاریخ‌نگاران یا فلاسفه زیست‌شناسی ارائه می‌دهند، گه‌گاه این تصاویر خواسته یا ناخواسته توسط باورهای نویسنده دگرگون می‌شوند. از این جهت، مراجعه به منابع دست اول و یا منابعی که از نظری تاریخی در نزدیک دوره تاریخی فرد مورد نظر نگاشته شده‌اند راه‌گشا خواهد بود. کاملاً آگاهم که دوستان تاریخ‌نگار این نکته در پرانتز را پیش پاافتاده‌ترین نکات قلمداد خواهند کرد، اما در خوانش تاریخ تفکر تکاملی، چنین مشکلی بسیار به چشم می‌خورد.

داروین: کتاب اسپنسر سراسر «وِرّاجی» و اصول کلی است/  اسپنسر علامه‌ای خودآموخته و فیلسوف سلبریتی قرن نوزدهمی

با این مقدمه، اگر به کتاب «داروین و علم مدرن» (Darwin and Modern Science) که در ۱۹۰۹ به چاپ رسید و مجموعه‌ای از مقالات به قلم افرادی چون ویلیام بیتسون، هوگو دو وِری و ارنست هِکِل رجوع کنیم، تصویر واضح‌تری از دیدگاه هم‌عصران زیست‌شناس بر نظرات اسپنسر خواهیم یافت.

به‌عنوان مثال، آگوست وایسمان، زیست‌شناسی که نقشی اساسی در شناخت ما در ماهیت وراثت دارد و بر تمایز میان تغییرات ژنتیکی یاخته‌های پیکری و یاخته‌های جنسی به‌عنوان کلید فهم اثر انتخاب طبیعی بر ماده وراثتی تأکید کرد، در باب اسپنسر چنین می‌گوید: «هدف اصلی اسپنسر اثبات صحت اصل لاماریکی بود که بسیاری در همکاری آن با انتخاب طبیعی شک کرده بودند. […] هرچه هم که توضیح اسپنسر زیباست، اما من آن را غیرقابل‌قبول می‌پندارم، چراکه پیش‌فرض این توضیح وراثت تغییرات کارکردی (آنچه صفات اکتسابی خوانده می‌شود) است که نه‌تنها قابل مشاهده نیست، بلکه از منظر نظری نیز نامحتمل است.» (ص ۳۳).

خوانش وایسمان خود نشانی است از تغییر دیدگاه‌های تکاملی در ابتدای قرن بیستم که در نهایت به سنتز ژنتیک و زیست‌شناسی تکاملی انجامید و ژنتیک جمعیتی را پدیدآورد. در این بستر، دیدگاه‌های اسپنسر و فلسفیدن‌های او در باب داروینیسم جای خود را به پژوهش در باب ماهیت ماده وراثتی و توضیح سازگاری داروینیسم با این یافته علمی داد. شاید بتوان چنین گفت که با پررنگ‌تر شدن ژنتیک به‌عنوان قلب تپنده زیست‌شناسی تکاملی، دیگر نیاز به آزمایش بود، نه فلسفیدن.

داروین: کتاب اسپنسر سراسر «وِرّاجی» و اصول کلی است/  اسپنسر علامه‌ای خودآموخته و فیلسوف سلبریتی قرن نوزدهمی

نظریات داروین از زیست‌شناسی فراتر رفته است. آیا آرا و اندیشه‌های اسپنسر هم فراتر از زیست‌شناسی است؟

اسپنسر گرچه به‌هیچ‌وجه هم‌سنگ داروین نبود، اما نقش پررنگی در شکل‌دهی جامعه‌شناسی داشت و ایده‌هایش در باب دولت و اقتصاد، تا حدی افکار فردریک هایک و مکتب اتریشی اقتصادی را تحت تأثیر قرار داد.

چرا در ایران نسبت به اسپنسر کم‌توجهی شده است؟ چون لیبرال و راست گراست؟ امروزه توجه به اندیشه‌های او باید از چه منظری صورت گیرد؟

به‌نظرم، بی‌توجهی به اسپنسر را باید به کهنه‌بودن بسیاری از باورهای او نسبت داد، چراکه حتی در دنیای انگلیسی‌زبان نیز اسپنسر چندان شهرت ندارد. بسیاری از عقاید او در باب ماهیت حاکمیت و یا اقتصاد را می‌توان در بستر جریان‌های معاصری چون لیبرتریانیسم در ایالات‌متحده یافت. اما چنین جریان‌هایی نیز بیش از آنکه متکی به شخصی چون اسپنسر باشند وام‌دار مجموعه‌ای از افکار فلاسفه و متفکرین هستند و شاید در میان همه این افراد، اسپنسر نقشی اندک بازی کند.

از منظر دیگر، چارچوب فلسفه او، به‌ویژه در باب فلسفه زیست‌شناسی، دیگر جذابیتی برای علم‌ورز عصر ما ندارد، گرچه حتی برای داروین هم جذابیتی نداشت. نظر شخصی من این است که خوانش اسپنسر تنها به فهم بستر تاریخی بسیاری از افکار در جامعه‌شناسی و یا زیست‌شناسی تکاملی کمک می‌کند، اما برخلاف داروین، سوای این اهمیت تاریخی، ایده‌های بدیعی در آن یافت نمی‌شود.

شخصاً بازخوانی آثار شخصی چون فرانسیس گالتون را به اسپنسر ترجیح می‌دهم، چراکه گالتون چارچوب علمی‌تری در بررسی موضوعات مختلف داشت. با وجود این اوصاف، خوانش کتاب «اصول اول» (First Principles) هربت اسپنسر می‌تواند تصویری کلی از عقاید او در جامعه‌شناسی، زیست‌شناسی، روان‌شناسی، و مذهب در اختیار خواننده قرار دهد و فضای فکری میانه دوم قرن نوزدهم در انگلستان را آشکارتر سازد.

داروین: کتاب اسپنسر سراسر «وِرّاجی» و اصول کلی است/  اسپنسر علامه‌ای خودآموخته و فیلسوف سلبریتی قرن نوزدهمی

برای آشنایی مخاطب با اسپنسر، چه کتاب یا مقاله ای به‌زبان فارسی معرفی می‌کنید؟

تا جایی که اطلاع‌دارم تنها کتاب «انسان در مقابل دولت» او به فارسی به چاپ رسیده است. شاید بهترین راه حل این باشد که یکی از خوانندگان این متن دست به ترجمه «اصول اول» اسپنسر بزند!

۲۱۶۲۱۶

کد مطلب ۲۱۵۳۱۴۲

    خرید ارزان بلیط هواپیما از ۹۰۰ ایرلاین رزرو ارزان ۱.۵ میلیون هتل در سراسر دنیا خرید آنلاین بلیط قطار با بهترین قیمت انواع تورهای مسافرتی، برای هر نوع سلیقه اخذ ویزای آنلاین ۵۰ کشور در کوتاه‌ترین زمان صدور فوری انواع بیمه مسافرتی داخلی و خارجی
  • داروین: کتاب اسپنسر سراسر «وِرّاجی» و اصول کلی است/  اسپنسر علامه‌ای خودآموخته و فیلسوف سلبریتی قرن نوزدهمی

    داروین: کتاب اسپنسر سراسر «وِرّاجی» و اصول کلی است/ اسپنسر علامه‌ای خودآموخته و فیلسوف سلبریتی قرن نوزدهمی