در شرایطی که معاون اجرایی رئیسجمهور از توقف پرداخت اعتبارات سفر بهمنماه و کارشکنی بانکها در خوزستان خبر داد ، تدارک سفر مجدد هیئت دولت بدون نقشه راه ، شائبه تکرار «توریستدرمانی» مدیریتی بر زخمهای کهنه خوزستان را تقویت کرده است. در حالی که هنوز مرکب مصوبات «تاریخساز» سفر بهمنماه ۱۴۰۳ خشک نشده و طنین […]
در شرایطی که معاون اجرایی رئیسجمهور از توقف پرداخت اعتبارات سفر بهمنماه و کارشکنی بانکها در خوزستان خبر داد ، تدارک سفر مجدد هیئت دولت بدون نقشه راه ، شائبه تکرار «توریستدرمانی» مدیریتی بر زخمهای کهنه خوزستان را تقویت کرده است.
در حالی که هنوز مرکب مصوبات «تاریخساز» سفر بهمنماه ۱۴۰۳ خشک نشده و طنین وعدههای «نماینده تامالاختیار دولت» در گوش نخلها و بلوطهای خوزستان باقی است، خبرها از تدارک سفری دیگر حکایت دارد.
سفری که به گفته مسئولان، قرار است «کمهزینه» باشد، اما هزینهی واقعی آن، نه ریال و دلار، بلکه حراج تتمهی «اعتماد عمومی» در استانی است که از فرط وعده شنیدن و عمل ندیدن، دچار نوعی کرختی مزمن شده است.
اگر استاندار خوزستان اختیارات ویژه داشته و دارد و اعتبارات کلان سفر پیشین تخصیص یافته، لشکرکشی مجدد هیئت دولت به اهواز جز اعتراف به ناکارآمدی ساختار مدیریتی استان و تبدیل ریاستجمهوری به «ماشین امضای پروژههای بر زمین مانده» چه معنایی دارد؟
آقای رئیسجمهور، خوزستان به سیاحت سیاسی نیاز ندارد؛ خوزستان تشنهی گزارش عملکرد واقعی است نه کلیات تکراری.
سخن از سفر است؛ واژهای که در ادبیات سیاسی ایران، بیش از آنکه نماد گرهگشایی باشد، به مناسکی پرهزینه برای نمایش دغدغهمندی بدل شده است. اخیراً استاندار کهگیلویه و بویراحمد در دفاعی جانانه از سبک سفرهای دولت چهاردهم، مدعی شدهاند که «سفر آقای پزشکیان بسیار کمهزینه است». این گزاره، فارغ از نیت گوینده، توهینی آشکار به شعور محاسباتی افکار عمومی است. مگر میشود جابجایی شخص دوم مملکت با آن پروتکلهای امنیتی غیرقابلاجتناب، پرواز اختصاصی، تیمهای پیشرو، حلقههای حفاظتی چند لایه و بسیجکردن صدها مدیر کل و جزء، «بیهزینه» باشد؟ حتی اگر فرض محال بگیریم که ریالی از خزانه خرج پذیرایی نمیشود، آیا «زمان» و «انرژی» سیستم اداری که هفتهها قبل و بعد از سفر فلج میشود، هزینه نیست؟
اما درد خوزستان، هزینه بلیت هواپیما نیست. درد، منطقِ مفقودهی این سفرهاست. بیایید تقویم را ورق بزنیم و حافظهی تاریخی کوتاه مدت مدیران ارشد استان را به چالش بکشیم.
نماینده عالی یا مدیر تشریفات؟
یک سال از استقرار تیم مدیریتی جدید و اعطای حکم «نماینده عالی دولت» با اختیارات ویژه به استاندار خوزستان میگذرد. فلسفهی اعطای این اختیارات چه بود؟ مگر نه اینکه قرار بود استاندار خوزستان بتواند بدون نیاز به بروکراسی فشل تهران، در همان اهواز حکم بزند و گره باز کند؟ اگر این اختیارات واقعی است، پس چه نیازی است که برای حل مشکلات (که قاعدتاً راهکارشان مشخص است) رئیسجمهور را به خوزستان بکشانید؟ و اگر این اختیارات صوری است، چرا در این یک سال با مردم صادق نبودید و نگفتید که کلیددار استانداری، بدون اجازه پایتخت حتی توان جابجایی یک مدیرکل را ندارد؟
حضور رئیسجمهور در استان، زمانی توجیهپذیر است که گرهی کور در سطح کلان ملی وجود داشته باشد که وقتی منطقی به قضیه نگاه میکنیم آن هم باید در تهران حل شود نه خوزستان.
اما وقتی به لیست مشکلات نگاه میکنیم – از آلودکی هوا ، آب و فاضلاب اهواز و استان تا جادههای مرگ – همگی دارای ردیف بودجه، متولی قانونی و راهکار فنی هستند.
آوردن رئیسجمهور برای پیگیری وظایف ذاتی دستگاهها، نه نشانه اهمیت استان، بلکه نشانه «ترک فعل» مدیرانی است که یا توان اجرای مصوبات را ندارند یا برای فرار از پاسخگویی، پشت سر رئیسجمهور پنهان میشوند.
آناتومی یک وعده ۸۹ هزار میلیاردی: رویا در بهمن، سراب در آبان
بیایید به بهمن ۱۴۰۳ بازگردیم. روزی که موالیزاده، استاندار خوزستان با ادبیاتی حماسی از دستاوردهای سفر رئیسجمهور سخن گفت.
۵ بهمن ۱۴۰۳؛ آقای قائمپناه، معاون اجرایی رئیسجمهور و اقای پزشکیان با افتخار از بستهی نجاتبخش خوزستان رونمایی کردند: «۵۶ مصوبه کلیدی به ارزش ۸۹ هزار میلیارد تومان».
جزئیات این چک بزرگ چه بود؟
۱. ۲۹ هزار و ۶۲۵ میلیارد تومان از بودجه عمومی.
۲. ۱۱ هزار میلیارد تومان تسهیلات بانکی.
۳. ۴۴ هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری شرکتها.
حال بیایید به ماشین زمان سوار شویم و به ۹ آبان ۱۴۰۴ (چند روز پیش) برویم. همان معاون اجرایی (آقای قائمپناه) در نشست با مدیران بانکهای خوزستان چه میگوید؟
«روند پرداختها رضایتبخش نیست.»
وی صراحتاً اعتراف میکنند که ۱۱ همت تسهیلات برای ۲۴۷ طرح در نظر گرفته شده بود اما بانکها همراهی نکردهاند.
از سوی دیگر در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۴۰۴، همین مقام مسئول اعلام میکند که از آن ۲۹ هزار میلیارد تومان بودجه عمومی، تنها «۹ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان» پرداخت شده است.
سوال اساسی از تیم اقتصادی دولت و نماینده تام الاختیار وی در خوزستان اینجاست:
شما که در بهمن ۱۴۰۳ مدعی بودید بودجهها «تخصیص ۱۰۰ درصدی» دارند و کار تمام است، چطور پس از گذشت نزدیک به ۹ ماه، تنها یکسوم بودجه دولتی را پرداخت کردهاید؟
با تورم افسارگسیختهای که ارزش پول را روزانه میبلعد، آن ۹ هزار میلیارد تومانِ امروز، قدرت خرید نیمی از تعهدات بهمنماه را هم ندارد. وقتی خودتان اعتراف میکنید که «بانکها بنگاهداری میکنند و وام نمیدهند» و «اجرای مصوبات با تأخیر مواجه شده»، سفر مجدد رئیسجمهور برای چیست؟
آیا قرار است دوباره مصوباتی روی کاغذ بیاید که بانکها آن را به هیچانگاشته و خزانه در پرداختش ناتوان است؟
آن ۴ ورودی فاضلابی که مسدود کردید، چه تاثیری در بوی تعفن کارون داشت؟
آن ۱۸ تفاهمنامه ۸۹ هزار میلیارد تومانی کجای اقتصاد خوزستان نشست؟
اگر آن سفر موفقیتآمیز بود و اعتباراتش «صد درصد» تخصیص یافت، پس این سفر جدید برای چیست؟
و اگر آن وعدهها پوچ بود، با چه رویی دوباره رئیسجمهور را برای تکرار همان نمایش به خوزستان دعوت میکنید؟
آذر ۱۴۰۴: اعتراف به بیبرنامگی
فاجعهی مدیریتی اما در سخنان اخیر معاون سیاسی اجتماعی استاندار (۱۱ آذر ۱۴۰۴) نهفته است. وی در آستانه سفر مجدد هیئت دولت در مصاحبه با ایسنا گفت : «از دستگاههای استانی خواسته شده است با برگزاری جلسات مکرر، مهمترین اولویتها را برنامهریزی کنند.»!
این جمله یعنی «بازگشت به نقطه صفر». یعنی پس از گذشت ۱۰ ماه از سفر قبلی، مدیران استان هنوز نمیدانند اولویت چیست و تازه میخواهند جلسه بگذارند تا بفهمند چه باید بخواهند!
مگر در سفر بهمن ۱۴۰۳ اولویتها مشخص نشد؟
مگر نظرسنجی نکردید و گفتید ۷۰ درصد مردم مشکل جاده دارند و ۵۸ درصد مشکل درمان؟ مگر آقای پزشکیان نگفتند اولویتبندی شده است؟
اینکه امروز، ۱۰ ماه بعد از آن سفر، دوباره معاون استاندار فراخوان میدهد تا «اولویتها را پیدا کنند»، معنایی جز این ندارد که:
۱. مدیران استان در این مدت نقشه راه مشخصی نداشتهاند.
۲. مصوبات سفر قبلی یا فراموش شده یا اولویت نبوده است.
۳. این سفر جدید، نه بر اساس یک نیاز واقعی و برنامهریزی شده، بلکه بر اساس یک تصمیم ناگهانی یا سیاسی شکل گرفته و حالا بدنه دولت در استان دستپاچه به دنبال «جور کردن خوراک» برای سفر رئیسجمهور است.
آقای معاون! مگر شما برنامه توسعه ندارید؟
مگر سند آمایش سرزمین ندارید؟
مگر مصوبات سفر قبلی روی میزتان نیست؟
اینکه تازه فراخوان میدهید تا اولویتها را جمعآوری کنید، اقرار صریح به این واقعیت تلخ است که در فاصله این دو سفر، مدیریت استان در خواب زمستانی بوده و هیچ پایش دقیقی از پیشرفت مصوبات قبلی وجود ندارد.
تراژدی تکرار: از ۵۵۰ هزار هکتاری تا فاضلاب اهواز
آقای پزشکیان در سفر بهمن ۱۴۰۳ پرسیدند: «چرا طرح ۵۵۰ هزار هکتاری رهبری کامل نشده؟». سوالی درست و بجا. اما امروز در آستانه سفر دوم، پاسخ این سوال چیست؟
آیا جز این است که پروژههایی مثل «راهآهن شلمچه-بصره» (با ۴۰ میلیون دلار اعتبار مصوب) و «فاضلاب اهواز» و «بیمارستان الزهرای دزفول» در پیچوخم همان اعتباراتی گیر کردهاند که معاون رئیسجمهور از پرداخت نشدنشان گلایه دارد؟
نگاهی به سابقه سفرهای رئیسجمهور پیشین (شهید رئیسی) بیندازید؛ ۵ سفر استانی با ۷۷ مصوبه در دور اول. نتیجه چه شد؟ به گفته معاون عمرانی وقت در اردیبهشت ۱۴۰۲، تنها ۲۲ مصوبه محقق شد.
آیا دولت چهاردهم میخواهد همان مسیر را با سرعتی بیشتر طی کند؟ انباشت مصوباتِ اجرا نشده، هنر نیست؛ بلکه ایجاد «بدهی انباشته» برای اعتماد عمومی است. مردم خوزستان هنوز طعم شیرین آب غدیر را که قرار بود «کمی و کیفی» متحول شود، کامل نچشیدهاند که وعدههای جدید در راه است.
توریستدرمانی برای بیماری حاد مدیریتی
به نظر میرسد «سفر رئیسجمهور» برای مدیران خوزستان، نقش مُسکن موقت را بازی میکند. وقتی فشار افکار عمومی بالا میرود، وقتی ناکارآمدیها عیان میشود و وقتی زورشان به پیمانکاران و جریانات ذینفوذ نمیرسد، فریاد «وا رئیسجمهورا» سر میدهند.
حضور رئیسجمهور باعث میشود:
۱. فضای ملتهب استان برای چند هفته با وعدههای شیرین آرام شود (تزریق امید واهی).
۲. مدیران نالایق، کمکاری خود را پشت شلوغی و ترافیک سفر پنهان کنند.
۳. همه چیز «صفر» شود و مسئولیت پروژههای قبلی به فراموشی سپرده شود.
سوال اساسی از سازمان برنامه و بودجه این است: اگر ردیف بودجه هست، چرا تخصیص نمیدهید تا کار انجام شود؟ اگر نیست، چرا در سفرها وعدهی پول میدهید؟
این سیکل معیوب «وعده در سفر – عدم تخصیص در تهران – گلایه در استان – سفر مجدد» تا کی قرار است ادامه یابد؟
آقای رئیسجمهور؛ نیایید، مگر برای بازخواست
جناب آقای پزشکیان؛ خوزستانِ امروز، خوزستانِ بهمن ماه ۱۴۰۳ نیست. مردم هوشمندتر از آن هستند که تفاوت «نمایش» و «کار» را نفهمند. وقتی معاون استاندار شما هنوز نمیداند اولویت سفر چیست و تازه جلسه میگذارد، یعنی این سفر فاقد نقشه راه است.
اگر قصد دارید به خوزستان بیایید، قدمتان روی چشم، اما نه برای کلنگزنی و نه برای شنیدن درددلهای تکراری که فایلهای صوتی و تصویری آن در آرشیو استانداری و فرمانداری خاک میخورد.
به خوزستان بیایید، اما فقط برای «حسابرسی».
بیایید و بپرسید آن ۲۹ هزار میلیارد تومانِ سفر قبل کجا خرج شد؟
بیایید و بپرسید چرا با وجود اختیارات تام، استاندار هنوز برای حل بدیهیات منتظر تهران است؟
بیایید و مدیرانی را که در این ۱۰ ماه، مصوبات سفر قبلی را به سرانجام نرساندند، در همان جلسه عزل کنید.
در غیر این صورت، این سفر تنها یک خروجی خواهد داشت: تحمیل هزینههای سنگین امنیتی و لجستیکی به بیتالمال و تعمیق شکاف بیاعتمادی بین مردم و دولتی که وعده داده بود «دروغ نگوید» و «کار نمایشی نکند». خوزستان دیگر ظرفیت وعدههایی که تاریخ انقضایشان تا پرواز برگشتِ رئیسجمهور است را ندارد.
۲۳
کد مطلب ۲۱۵۲۳۷۶
- خرید ارزان بلیط هواپیما از ۹۰۰ ایرلاین رزرو ارزان ۱.۵ میلیون هتل در سراسر دنیا خرید آنلاین بلیط قطار با بهترین قیمت انواع تورهای مسافرتی، برای هر نوع سلیقه اخذ ویزای آنلاین ۵۰ کشور در کوتاهترین زمان صدور فوری انواع بیمه مسافرتی داخلی و خارجی
-
ضرورت برنامهریزی ویژه دستگاهها برای میزبانی شایسته از خیل زائران در نیمه شعبان
-
آلودگی هوای بجنورد در وضعیت «ناسالم برای گروههای حساس»
-
رودان صاحب پیست موتورسواری میشود
-
درخواست جمعی از فعالان اقتصادی و تشکلهای بخش خصوصی از رئیسجمهور و رئیس قوه قضاییه
-
آقای پزشکیان به خوزستان نیایید؛ «اختیارات تام» استاندار در فرودگاه جا ماند، شما چرا میآیید؟ / به خوزستان بیایید، فقط برای «حسابرسی»






































